loading...
divaneshgh
divaneshgh بازدید : 36 شنبه 26 آذر 1390 نظرات (0)

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانهبود
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظبباش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز..
وای خدای من، خیلی درست کردی ... حالا برش گردون ... زودباش.
باید بیشتر کره بریزی ... وای خدای من از کجا باید کرهبیشتر بیاریم؟؟ دارن می‌سوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختنبه حرفهای من گوش نمی‌کنی ... هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟عقلتو از دست
دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک.....

زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی براتافتاده؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟

شوهر به آرامی گفت: فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگیمی‌کنم، چه بلائي سر من مياري

EXbloglor.comEX<-m->http://best-experts.blogfa.com/post-217.aspx<-mm->زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود<-mmm->
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 63
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 398
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 516
  • بازدید ماه : 1,120
  • بازدید سال : 5,004
  • بازدید کلی : 105,218