loading...
divaneshgh
divaneshgh بازدید : 34 شنبه 26 آذر 1390 نظرات (0)


چند خاطره‌کوتاه و خواندنی از مرحوم آیت‌الله بهجت

جویای حال گرفتاران

امان از آن روزی که برای گرفتاری یک کسی یا شفای مریضی به آقا التماس دعا می گفتند

یک ریز آقا باید حال آن شخص را می پرسید ببیند گرفتاری اش برطرف شده یا نه

تا خبر برطرف شدن گرفتاری را هم نمی شنید دست بردار نبود

باید مواظب بودند وقتی التماس دعا می گویند یک جوری بگویند که آقا بو نبرد که آن گرفتاری چه بوده

آیت الله بهجت را می گویم

یکی از مرغ ها مریض شده بود

خیلی حالش بد بود

اهل خانه چندان موافق نبودند که مرغ ها از قفس بیرون بیایند

خب کثیف کاری می شد

آقا هر روز مرغ مریض را یک ساعتی از قفس بیرون می آورد و خودش بالای سرش می ماند و مراقب بود

می گفت خب حیوان باید قدم بزند که حال و هوایش عوض شود و “بهبود” پیدا کند

یک ماهی بود که حیوان کاملا حالش خوب شده بود…

فردای عصری که آقا رحلت کرد دیده بودند که حیوان هم مرده…

آیت الله بهجت را می گویم

بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه

اگر ناراحتی یا غم و غصه ای توی صورت کسی می دید

حتی پیش آمده بود که نمازش را نمی بست

تا یک جوری آن ناراحتی رابرطرف کند و صورت آن شخص را خوشحال ببیند

آن وقت نمازش را می بست

می گفت آدم اگر یک نفر را خوشحال کند همان موقع خدا یک ملک خلق می کند که او را از بلاها مصون نگه دارد

آیت الله بهجت را می گویم

برای دیدن کامل متن بروی ادامه مطلب کلیک کنید


دریافت نرم افزار تلفن همراه    حجم: 478 kb 


EXbloglor.comEX<-m->http://nirvana47.blogfa.com/post-73.aspx<-mm->آیت الله بهجت<-mmm->
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 63
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 1,280
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,398
  • بازدید ماه : 2,002
  • بازدید سال : 5,886
  • بازدید کلی : 106,100