ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی
چه شرابی به تو دادن که مدهوش شدی
تو که آتشکدهء عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر و خاموش شدی
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه٬زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
خلق را گرچه وفا نیست ولیکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدیEXbloglor.comEX<-m->http://yasamin20.blogfa.com/post-23.aspx<-mm->به دنبال عشق<-mmm->
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت