آن کشته که بردند به یغما کفنش را / تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را
خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش/آن نیزه که می برد سر بی بدنش را
پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد / با خار عوض کرد گل پیرهنش را
زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد / شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را
*****
آغوش گشاید به تسلای عزیزان / یا خاک کند یوسف دور از وطنش را
خورشید فروزان شده در تیرگی شام /تا باز به دنیا برساند سخنش راEXbloglor.comEX<-m->http://entezartakay.blogfa.com/post/22<-mm->کربلا<-mmm->
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت